✳️تلفن همراه رقیب جدی مربی!!!
من در میان جمع و دلم جای دیگر است...
استفاده متربیان از تلفن همراه در زمان برگزاری حلقه و فعالیت ها یکی از نکات مورد شکایت خیلی از مربی ها شده است. در بیان چرایی این موضوع و راه درمان آن باید گفت:
عموماً انسان به موضوعی بیشتر توجه میکند که ذهنش را درگیر کرده باشد و میزان و شدت این مشغولیت ذهنی، زمانی نمایانتر خواهد شد که در تمامی لحظات و حتی در حین انجام کارهای شخصی و فکری نیز ذهن او را رها نکرده باشد. از جمله مصادیق امروزی مشغولیتهای ذهنی جوانان و نوجوانان، استفاده از ابزارآلات سرگرمی و ارتباطی الکترونیکی است. پس این نحوه عکسالعمل متربیان در حین برگزاری جلسات، میتواند ناشی از ترجیح دادن اینگونه مشغولیات بر گوش سپردن به مطالب مطرحشده در حلقه باشد. برای حل این مشکل، لازم است به نکاتی در سه محور توجه فرمایید:
✅الف) نکات قابلتوجه مربی:
1. غنیسازی هرچه بیشتر محتوای جلسات. راهکار: ـ مطالعه مستمر و آشنایی کامل با موضوعات مورد بحث. ـ مشورت با صاحبنظران در حیطه تربیت اسلامی. ـ اطلاع کافی از نیازهای فطری، فکری و عاطفی جوانان و نوجوانان و انتخاب موضوعات متناسب. معرفی کتاب: ـ اخلاق جوان، استاد آیتالله مظاهری. ـ بهشت جوانان، عباس عزیزی. ـ گفتار فلسفی کودک، مرحوم حجتالإسلام والمسلین فلسفی. ـ گفتار فلسفی جوان، مرحوم استاد حجتالإسلام والمسلین فلسفی. ـ گنجینه صالحین و سایر نشریات سازمان بسیج.
2. ایجاد تنوع و ابتکار در شیوه برگزاری جلسات. راهکار: ـ شرکت دادن متربیان در بحث و استفاده از خلجانات فکری ایشان و فراهمآوردن زمینه مباحثه و تضارب آرای متربیان در حین جلسه. ـ تغییر زمان و مکان برگزاری جلسات. ـ استفاده از وسایل کمکآموزشی. ـ تشویق متربیان به پیشمطالعه درباره موضوع جلسات آینده و ارائه تحقیقات خود در جلسات. ـ ارائه مشاورات خصوصی به افراد، در کنار حلقههای عمومی. تکمله: برای موفقیت بیشتر در امر تربیت و جذب مخاطب، لازم است که مربیان محترم به نکات زیر توجه فرمایند:
نکته اوّل: امام علی علیهالسّلام میفرماید: «أَحْسَنُ الْکَلَامِ مَا لَا تَمُجُّهُ الْآذَانُ وَ لَا یُتْعِبُ فَهْمُهُ الْأَفْهَام؛ بهترین سخن آن است که گوشها از شنیدن آن رنجیده و بیزار نشود و فهمیدن آن اندیشهها را به رنج نیندازد.» (غررالحکم، ح۳۳۷۱) در قرآن کریم هم به کلام استوار و برهانمدار سفارش شده است، مانند: «قُلْ إِنِّی عَلى بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّی؛ بگو من هرچه از خدا میگویم، با بینه و برهان است.» (انعام، 57) «قولوا قولاً سدیداً؛ همیشه به حق و صواب، سخن بگویید.» (احزاب،70)
نکته دوم:
آراستگی مربی به کمالات زیر:
1. تهذیب نفس.
2. ایمان به هدف (انعام، 79 ـ 74)
3. حب و بغض در راه خدا (فتح، 29)
4. سعه صدر (طه، 25)
5. قاطعیت و شجاعت (احزاب، 39)
6. انتقادپذیری (یوسف، 53)
7. هدایت بهدست خدا (قصص، 56)
8. امیدبخش بودن (هود، 62)
9. صداقت (نساء، 87)
10. نظم و وقتشناسی (نهجالبلاغه، نامه 47)
11. نیکنامی به عمل صالح (یوسف، 36)
12. آراستگی ظاهر (اعراف)
✅ ب) نکات نظارتی بر عملکرد متربیان:
1. تذکرات اخلاقی مستمر ـ با بیانات مختلف و شیوا ـ درباره «مورد سؤال قرار گرفتن انسان در روز قیامت نسبت به سمع و بصر و فؤاد»؛ «...إِنّ السّمعَ و البَصَرَ و الفُؤادَ کلُّ أُولئِک کان عَنهُ مَسؤُولاً؛ به درستی که گوش و چشم و قلب، مورد پرسش واقع خواهند شد.» (اسراء، 36)
2. آگاهیبخشی به متربیان دربارۀ تکریم شخصیت انسانی خود و تشویق ایشان به پرهیز از سرگرمیهای غیرمفید و پرداختن به امور مهم زندگی، مانند: علمآموزی، عبادات و ورزشهای سالم و نشاطآور.
3. آگاهیبخشی به متربیان نسبت به پرهیز از برقراری ارتباطات غیرضروری و یا غیرشرعی با دوستان و مزاحمان. معرفی کتاب: ـ گناهان کبیره، آیتالله شهید دستغیب. ـ گناهان کبیره، حجتالإسلام والمسلمین قرائتی. ـ کیفر گناهان، حجتالإسلام والمسلمین رسولی محلاتی.
✅ج) همفکری با خانوادههای متربیان:
1. ارزیابی رفتارهای متربیان در خانه با برقراری تماس با والدین.
2. آموزش دادن خانوادهها درباره نحوه برخورد با ناهنجاریهای ارتباطی و دوستیگزینی فرزندان.
3. تشریح ضرورت ازدواج دادن به موقع و آسان فرزندان و پرهیز از توجه به آداب و رسوم غلط و غیرشرعی دراینباره.
4. پرهیزدادن برخی مادران و خواهران بزرگتر از مخفیکردن خطاهای عمدی فرزندان کوچکتر و پرهیز دادن برخی پدران از غفلت نسبت به تربیت فرزندان و توجه بیش از حد به مشغولیتهای شغلی و امور خارج از منزل.
5. تشویق کردن والدین به ابراز محبت کافی، وافی و یکسان به همه فرزندان؛ اعم از بزرگ و کوچک. برای حصول هرچه بهتر نتیجه، با این مرکز در ارتباط باشید.
#مهارتهای_سرگروه
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
✅قطعا سوال خیلی از ما در کلاس درس از خودمون این هست که بهترین شیوه های نظم بخشیدن به کلاس چه مواردی هستند
ما به شما چند پیشنهاد میدهیم که با انجام آنها میتوانید بهترین کلاس را در مجموعه خود داشته باشید .
🔴تمرکز:
در ابتدای کلاس اجازه دهید دانش آموزان با هم خوش و بش کرده و حرف هایشان را به همدیگر بزنند و عادت دهید که در عرض چند دقیقه حرف هایشان را تمام کرده و منتظر شروع درس توسط شما باشند. بعد از سکوت دانش آموزان شما نیز چند ثانیه سکوت کنید تا توجه بیشتر آنان جلب گردد. سپس درس آنروز را با صدایی آهسته تر از مواقع معمولی شروع کنید. بطور معمول جو کلاسی معلمی که صدای آرامی دارد ساکت تر از کلاس معلم دارای صدای بلند و خشن می باشد.
🔴بیان خواست های روشن و واضح:
شک و تردید و عدم اطلاع دقیق دانش آموز از بر نامه کلاس باعث می شود که میزان هیجان و استرس در کلاس افزایش یابد. لذا ابتدا به دانش آموزان بگویید که چه مواردی در کلاس مطرح خواهد شد و بعد از اتمام درس ، آنان چه فعالیت هایی انجام خواهند داد؛ حتی می توانید برای آخر کلاس فرصت گفتگو یا رفتن به کتابخانه و غیره را اعلام نمائید.
🔴 نظارت:
زمانی که دانش آموزان در حال انجام تکالیف خود هستند در میان آنان قدم بزنید و سعی کنید در حدود دو دقیقه یک دور کامل در تمام کلاس بزنید و نحوه فعالیت دانش آموزان را نظارت نموده و به سوالات فردی با صدای آرام که حواس دیگران را پرت نکند ، پاسخ دهید.
🔴نمونه و مدل سازی:
از لحاظ فعال بودن ، وقت شناسی ، اشتیاق کاری ، صبر و نظم الگوی مناسبی برای دانش آموزانتان باشید. اگر می خواهید دانش آموزان با صدای آرامتری به فعالیت های خود بپردازند ، بهتر است که خود شما نیز وقتی در کلاس قدم می زنید با صدایی آرام صحبت کنید.
✅شاگردت را عاشق کن
خدا خیلی از کارهای مقطعی بدش میآید. حتی گاهی مقطعیکاران را عهدشکن و ناسپاس میخواند. از جمله آنها که در کشتی توفان میبینند و خالصانه به خدا پناه میبرند؛ اما چون به خشکی میرسند، آن کار دیگر میکنند! حالا واقعا ما از آنها نیستیم؟ فرق ما با آنها چیست وقتی که دهه اول محرم خالصانه حسینحسین میگوییم و اندکی بعد، به غفلت گذشتهمان باز میگردیم؟
این مشکل برای ما مربیان آشکارتر است. زیرا علاوه بر توبههای مقطعی و توبهشکستنهای پیدرپی خود، با شاگردانی سروکار داریم که خوبیها و بدیهایشان برایمان روشن است و وقتی میخواهیم اصلاحشان کنیم، انتظار داریم دیگر مرتکب خطای گذشته نشوند. برای همین هم تکرار خطا را جرمی نابخشودنی تلقی میکنیم و به مجازات و طرد شاگردمان میاندیشیم؛ غافل از این که خودمان روزی هزاربار توبه میکنیم و توبه میشکنیم.
برای حل این مسئله دو راهکار را پیشنهاد میکنیم.
🔶 اول این که اصل را بر «استمرار» بگذاریم، اگرچه بارها و بارها شکست بخوریم. یعنی اگر تصمیم گرفتیم یک بدی را کنار بگذاریم یا یک خوبی را انجام دهیم بر آن مداومت کنیم، حتی اگر چندین بار مرتکب آن بشویم: « قَلِیلٌ مَدُومٌ عَلَیْهِ خَیْرٌ مِنْ کَثِیرٍ مَمْلُولٍ مِنْه»
🔷دوم ما که از مورچه کمتر نیستیم! پس اگر هفتادها بار هم ناکام ماندیم، جا برای جبران داریم. این حرف را اول باید خودمان باور و اجرا کنیم و بعد به شاگردامان بفهمانیم.
تازه وقتی میتوان گفت «استمرار» صورت گرفته که یک سال مداومت اتفاق افتاده باشد!
چه راه حل سختی! بله؛ هر که طاووس خواهد، باید جور هندوستان کشد! البته راهکار دومی هم هست که تاثیر شگفتآوری دارد.
در این راه به جای تهذیب و ریاضت عملی، باید به قلب صاف و پاک پرداخت و چشمه آن را از درون جوشاند.
آن وقت دیگر عمل به سادگی انجام میگیرد و بیهیچ زور و اجباری خود را تقویت میکند. یعنی تا چشمه قلب «عشق» میجوشاند، «استمرار عمل» از کار نمیافتد و دیگر کار مقطعی انجام نمیشود.
اما همه مساله این است که قلب را چطور باید به تکاپو انداخت...
این جا دیگر دست من و تو نیست. قلب پیچیدهتر از این حرفهاست که به هر کسی اذن ورود دهد. برای همین هر کسی نمیتواند به آن نفوذ کند؛ مگر اویی که راهبلدِ دلِ ما باشد؛ اویی که برای نرم کردن این قلب از عزیزترینهایش گذشته است؛ او که نامش حسین است... خیلی حسین زحمت ما را کشیده است...
حالا دیگر نیازی نیست که نگران مقطعیکاری دل باشی. زیرا دل که گره خورد، دیگر محبوب خود را رها نمیکند. پس کافی است که تو دل خود و شاگردت را به حسین گره بزنی و باقیاش را به ارباب بسپاری. برای همین بعد محرم انسانها بهتر و مهربانتر میشوند. اصلا چه کسی گفته همه به غفلت خود باز میگردند؟ مگر قلب حسینی میتواند از آقای خود زیاد فاصله بگیرد؟
البته گرهزدن دل هم کار تو نیست. تو فقط باید روضه بخوانی. برای خودت؛ و برای شاگردت. برای او از دلهای شیدای حسین بگو. از علیاکبر بگو، از قاسم بگو، از عبدالله بگو... بگو که وقتی حسین دل کسی را ببَرد، دیگر نمیتوان او را جدا کرد... بگو که حتی اگر حسین در گودی قتلگاه باشد، دلدادهای چون عبدالله نمیتواند از او دل ببُرد. بگو که عبداللهِ خردسال، چگونه برای دفاع از حسین دلدل میکرد... بگو که بازوان کودکانه عبدالله در راه دلبرش چگونه فدا شد... اما... اما نگو که دل حسین در آن لحظه چه حالی داشت... نگو که حسین مهربان، چگونه تماشاگر شهادت یتیم برادرشد... نگو که جان حسین در فراق عبدالله به لب رسیده بود...
______________________________
1. سوره عنکبوت/65: فَإِذا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذا هُمْ یُشْرِکُونَ: (از آن جا که مشرکان درست نمى اندیشند و در آراء خود گرفتار تناقضاند)، وقتى سوار کشتى مى شوند خدا را در حالى که عبادت و اطاعت خود را ویژه او مى کنند، مى خوانند، ولى هنگامى که خدا آنان را به خشکى مىرساند و از ورطه هاى هلاکت نجاتشان مى دهد، همان لحظه به شرک مى گرایند و دیگرى را پروردگار خود مى پندارند.
2. کار اندکی که بر آن مداومت شود، بهتر از کار زیادی است که موجب ملالت گردد. (نهجالبلاغه، حکمت444)
سخنرانی حجةالاسلام انجوینژاد در نشست فعالان فرهنگی کشور
مشهد مقدس ؛ فروردین 92
نکته ی دومی که در بحث تشکل ها مغفول است این است که ما نظاممان همیشه تهرانی است! همیشه گفته ام، در انتخابات قبلی و قبل تری و .. خدمت آقای احمدی نژاد هم گفتم.
قسمت عظیم جامعه ی ما که شهرستان ها هستند، بشدت درجه دو اند! اگر شما در تهران منبر رفتی، مطرحی، ولی اگر 20 برابر آقامجتبی تهرانی کار کنی در بندرعباس، هیچ کس نمی فهمد! اصلا حسابت نمی کنند!
نگاه تهران به شهرستان یک نگاه درجه دو است. ماها وقتی در شهرستان ها می درخشیم، می گویند عجیب است که آنجا توانسته کار کند! انگار آنجا یک اکسیژن دیگری مصرف می کنند!
ادامه قسمت دوم این مبحث در قالب فایل Word⬇️
بازم اگه فایل خواستید ایمیل
💎دوازده پیام مدیریتی از حضرت علی علیه السلام:
🔸۱- به جای ازدیاد کارها به تداوم صحیح آنها بیندیشید. «حکمت ۲۷۰»
🔹۲- برای رسیدن به هدف ها و مقام های بلند، همّت بلند داشته باشید. «خطبه ۲۱۱»
🔹۳- از تجارب و اندرزها پند بگیرید و از آنها بهره برداری کنید تا دچار نقص نشوید. «نامه ۳۱، خطبه ۱۷۵»
🔸۴- از شدت سختی نهراسید، زیرا هراس، شکننده تر از خود کار است و به گشایش امور امیدوار باشید. «حکمت ۱۶۶ و ۲۴۶»
🔹۵- اگر به انجام مسئولیتی گردن نهادید، به آن وفا کنید. «حکمت۳۲۷»
🔸۶- هیچ وقت کارهای اهم را فدای امور مهم نکنید. «حکمت ۲۷۱»
🔹۷- پیش از پذیرش هر کاری، به دانش آن مجهز شوید. «حکمت ۴۳۹»
🔸۸- خویشتن را اصلاح کنید تا خداوند کارهای شما را اصلاح کند. «نهج البلاغه»
🔹۹- پست ها، امانت و وسیله خدمتگذاری اند، نه منبع بهره برداری. «خطبه ۱۳۱»
🔸۱۰- پست ها میزان آزمایش شمایند، بکوشید تا سربلند بیرون آیید. «خطبه ۳۳»
🔹۱۱- م شورت پذیر باشید، اگر مشورت نکنید، تباه می شوید. «نامه ۶۹»
🔸۱۲- با زیردستان خود مانند پدری مهربان رفتار کنید. نامه 5 به مالک
✅معلمان چگونه تحسین کنند؟؟
تحسین کردن به جرات یکی از عوامل بسیار تاثیر گذار در روحیه دانش آموزان و بالابردن انگیزه آموزش و بهتر یادگیری آنان می باشد. حتما همه شما لحظاتی که کسی شما را بابت کاری که انجام داده اید، یا عملکرد خوبتان تشویق کرده و یا از شما تشکر کرده را تجربه کرده باشید.
این تشویق حتی اگر بصورت یک تشکر کوتاه باشد ایجاد انگیزه فراوانی در فرد می کند، و این فرد احساس مفید بودن و موثر بودن را لمس می کند.
تحسین مزایای فراوانی دارد که برخی از این محاسن می تواند شامل موارد ذیل باشد :
1⃣ دانش آموزان از درس لذت می برند و به کارشان بیشتر اهمیت می دهند و با شور و اشتیاق بیشتری یاد می گیرند.
2⃣ به راهنمایی ها و صحبت های شما بیشتر توجه می کنند و از آنها استفاده می کنند.
3⃣ اعتماد به نفس دانش آموزان بالا می رود.
تحسین را می توان به موارد زیر تقسیم کرد:
✳️ تحسین های مادی:معلمان می توانند با تهیه هدایا و جوایز با هماهنگی مدیر مدرسه نسبت به این کار اقدام نماید.
✳️ تحسین های کلامی:
تحسین کردن اموزشی برای معلمان استفاده از تحسین های کلامی بسیار پرکاربرد و تاثیر گذار است، و حتی می تواند از تحسین های مادی هم تاثیر گذار تر باشد.
✳️ تحسین های غیر کلامی:
استفاده از تحسین های غیر کلامی مفید، کاربردی و تاثیر گذار است و حتی گاهی اوقات لازم.
استفاده از تحسین های غیر کلامی در کنار تحسین های کلامی از تاثیر دوچندانی برخوردار است، مثلاً استفاده از زبان بدن مناسب مثل تکان دادن دست و یا تکان دادن سر، زدن به شانه شاگردان و تشکر کردن از او و کارهایی از این قبیل.
برای طرح ریزی تربیتی در گروه، از قبل باید زمینههای لازم را فراهم کرد، زمینههایی همچون تأمین حداقل امکانات فرهنگی و آموزشی مورد نیاز، گزینش مربیان واجد شرایط و عضوگیری از بین مخاطبانی که حداقل آمادگیهای لازم را برای رشد و شکوفایی در خود دارند. البته بیان این نکته دراینجا به معنای لزوم غربال گری در گزینش مخاطب نیست زیرا که در واقع، هنر اصلی یک مربی تربیتی در کار فرهنگی، رساندن و ایصال متربّیان از راه مانده به مسیر هدایت است.
چنانچه در این باره امام علی (ع)، در نامهای تربیتی خطاب به فرزندش امام مجتبی(ع) مینویسند:« دل جوان همچون زمین ناکاشته است، هر چه در آن افکنند بپذیرد».
هر چند مربی فرهنگی باید بداند که در این راه، رسالتی انبیاء گونه را بر دوش میکشدو نمیتواند و نباید در آغاز کار، برای عضو گیری از مخاطبان جوان و نوجوان، وسواس زیاد به خرج دهد و با غربالگری از بین آنان گزینش کند اما در عین حال به زعم مؤلف، مربی باید توجه داشته باشد که در مقابل زمین کشت نشده قلب جوان ، تلاش او ممکن است به پنج شکل مختلف صورت بپذیرد که تنها یکی از این اشکال پنجگانه صحیح و ارزشمند است . این پنج شکل عکسالعمل مربی نسبت به ضمیر خالی و بدون کشت متربّی عبارتند از :
1) بذر نپاشیدن و کشت نکردن
2) بذر اشتباه کاشتن
3) بذر درست کاشتن اما در مرحله داشت، از هجوم آفات جلوگیری ننمودن
4) بذر درست پاشیدن ولی موقع برداشت محصول نهایی را برداشت نکردن
5) کاشت صحیح، داشت مناسب و برداشت اصولی و مطابق قاعده
البته منظور از برداشت در کار فرهنگی به کارگیری مناسب و به موقع متربّی در اداره امور تشکّل می باشد.
در روایتی آمده است که امام صادق (ع) یک بار خطاب به یکی از یاران شان که مسئولیت اداره امور مردم کوفه را بر عهده داشت و یار ی ایشان را ضعیف توصیف کرده بود فرمودند: « علیِک بِالاحداث » یعنی « جوانان را دریاب». آن حضرت(ع) همچنین در روایتی دیگر، دلیل ضرورت توجه ویژه به جوانان را بازگو کرده و میفرمایند :« علیک بالاحداث فانّهم اسرع الی کلّ خیرٍ» یعنی« بر تو باد به جوانان، زیرا که آنان به هر کار نیکی شتاب دارند»
نکته حایز اهمیت دیگر در این خصوص، لزوم پرداختن به مبحث مهم نحوه انتخاب مربی در گروه است. در این باره برخی صاحبنظران معتقدند که برای انجام کار فرهنگی مطلوب و ایده آل، لازم است حتماً با دقت کامل به گزینشگری و انتخاب افراد متعهد برای این کار پرداخت و در این راه محتاط بودن و وسواس بهخرج دادن، نه تنها عیب به شمار نمیآید بلکه جزء ضرورتهای اساسی کار فرهنگی نیز میباشد.
چنانچه در این خصوص نقل شده است که در سالهای اول انقلاب، شهید بزرگوار رجایی، علیرغم مشغلههای فراوانی که داشت خودش در جلسات گزینش معلمان حضور پیدا میکرد و به طور منظم جزء مصاحبهگران گزینش ایشان بود. همچنین در سیر تحولات انقلاب میخوانیم که شهید مظلوم دکتر بهشتی، همواره بر گزینش اعتقادی معلمان تاکید داشت و با کسانی که این مسئله را نوعی تفتیش عقاید میدانستند بشدّت مخالف بود.
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
سخنرانی حجةالاسلام انجوینژاد در نشست فعالان فرهنگی کشور
مشهد مقدس ؛ فروردین۹۲
چند نکته ی فرهنگی را عرض می کنم. وقتی کسی می گوید من یک آدم فرهنگی هستم، این خودش یک سیاست است. یعنی در حقیقت بحث فرهنگی یعنی یک سیاستی که با جنگ نرم سیاست خودش را پیش می برد و هیچ آدمی نیست که از هیچ مقوله ی فرهنگی، مطمع سیاسی نداشته باشد.
چون در معنایی که ما برای سیاست در نظر می گیریم یعنی تاثیر بر اجتماع و جهان. حالا سیاسیون وارد کار فرهنگی بشوند مسئله ی خودشان است! ولی کسانی که کار فرهنگی می کنند حتما باید جزء فضای سیاسی؛ یعنی تاثیر گذاری بر جهان اطرافشان باشند و این وظیفه ی دینی، شرعی و انسانی ماست.
منتهای مراتب، اولش بر می گردد به اینکه نهادهای مردمی، در این تاریخ و دوره ای که حداقل بعد از جنگ در کار فرهنگی بوده ایم و جنگ سخت را به جنگ نرم تبدیل کردیم،
🔸🔹در این فضا ما تشکل هایی هستیم که دقیقا فقط کولی دادیم! کولی دادیم به این معنا نیست که اجر کارمان سر جایش محفوظ نبوده، نه. تشکل هایی هستیم که در برهه های سیاسی از ما استفاده کرده اند. این استفاده بعضی جاها حسن است و بعضی جاها سوء. نمی شود بگوییم هر سیاسی که آمد از تشکل های فرهنگی استفاده کرد، سوء استفاده بوده. بستگی به نیت آن شخص دارد. ولی تاریخ این را نشان داده. همین اجتماع الان شما هم همین را نشان می دهد. اگر انتخاباتی نبود، احتمالا مشهدی هم نبود و جلسه ای هم نبود.
ادامه قسمت اول این مبحث در قالب فایل Word ⬇️
اگه میخواهید فایل ورد را ایمیل بدید درخواست کنید لطفا
💮 آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
بندگان خالص خدا آرام بر روی زمین راه میروند🚶
🍃 پا برهنه بر زمین میجنبند. بعضیها قدیم بودند کفش نداشتند، پابرهنه راه میرفتند، حالا نیست. پا برهنه میروند. مثل راه رفتن مورچه. صدای پایشان هم را کسی نمیشنود.
🍃 بعضیها قدیم با پوتین و کفش تق تق صدا میکردند در کوچهها مردم از خواب میپریدند.
🌷 بندگان خدا کسانی هستند که با پایشان هم مزاحم کسی نیستند. یا پابرهنه راه میروند یا کفشی میپوشند که بی صدا باشد.
⚪️ حالا بعضی زنها را هم که پناه میبریم به خدا، اگر آنها با کفشهای صدا دار راه بروند. چه گرفتاری دارند آن بدبختها. کفشهای مخصوص میپوشند، جیرجیر صدا کند که توجه کنند مردم به اینها، اینها به عذاب پروردگار گرفتار میشوند.
🌷 بندگان خالص خدا تکبر ندارند، آرام راه میروند. با وسیله به خدا تقرب میجویند. قرآن میخوانند. به درگاه خدا آنچه را موجب تقرب پروردگار است، نزدیک میکنند. جامه کهنه میپوشند، خیلی جامههای نو نمیپوشند. تمیز میپوشند ولی خیلی خودشان را شیک و پیک درست نمیکنند. لباس سادهای میپوشند. بندگان خوب من اینها هستند.
🌍 آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
💠 مستحبات آنها:
1⃣👈 وقتی که مینشیند، مانند علما که روی پای چپ مینشینند و پای راستشان را بلند میکنند.
2⃣👈 با سه انگشت غذا بخورید، قدیمها قاشق نبود.
3⃣👈 از جلوی خودت بخور.
4⃣👈 مستحب است که اگر آدم با دست غذا خورد، دستهایش را بلیسد. یک مادهای در آن است که با غذا هضم میشود.
💠 و ادب آنها:
1⃣👈 لقمه را کوچک بردارید، نه مثل ساندویچ. ساندویچ خوردن، بیادبی است.
2⃣👈 یعنی جویدن خوب. خوب بجوید غذاها را. آسیاب کنید، نه اینکه غذای نجویده را به معده ببرید و به دل درد مبتلا شوید.
3⃣👈 غذای خودت را بخور و به دیگران نگاه نکن. چه کار داری؟ مخصوصاً صاحب خانه نگاه میکند که مهمانها چه میخورند، این هم ادب است که آدم، کم نگاه کند.
4⃣👈 ادب این است که وقتی غذا میخورد، هم اول و هم آخر، دستش را بشوید.